رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

خاطره ی روزانه

1391/8/10 10:05
نویسنده : مامان مژگان
167 بازدید
اشتراک گذاری

24 مهرماه 1391

عسلم،کلاس های مامان شروع شده.حالا دیگه باید هفته ایی سه روز برم سرکار و تو هم پیش خاله فاطی بمونی .روزای اول خیلی سخت بود ولی حالا دیگه خیلی بهش عادت کردی.دیگه خیال من هم راحت شده.باهم بازی می کنید میخوابید غذا می خورید و کارتون نگاه می کنید.

عزیزم راه رفتنت خیلی خوب شده.تقریبا دیگه چهار دست و پا نمی ری و همش راه میری.چند روزی هم میشه که می تونی بدون کمک وایسی وراه بری یا خم شی و یه چیزی برداری و راه بری.من خیلی خوشحالم.حالا دیگه می تونیم بریم بیرون ، به پاهات کفش بپوشونم و دستت رو بگیرم و راه بری.باورم نمیشه اینقدر زود بزرگ شدی.حالا دیگه تصور زندگی بدون تو غیر ممکنه.خدایا شکرت بابت دختر نازم

 

 


 

 

 

 

 

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

بابای ملیسا
24 مهر 91 21:58
با سلام . ملیسای من سرما خورده و بیماره . از طرفی عیادت بیمار از سنتهای پسندیده و انسانی هستش . خیلی خوشحال میشیم اگر به عیادت بیمار ما بیایید و با گذاشتن یک نظر کمپوت محبت ملیسا رو تامین کنید تا بدین وسیله با دعای خیر شما هر چه زودتر بهبودی پیدا کنه . منتظر شما هستیم.
بابای رها
8 آذر 91 14:29
ایشالا ملیسا خانوم خوب خوب شده باشه .. ببین ، دخملم مث فرشته ها خوابیده .... دوست دارم عسلم ...