رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

شمال

1391/4/14 10:59
نویسنده : مامان مژگان
509 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی ، شب چهارشنبه(1391/4/7 ) رفتیم شمال واسه عروسی دختر عمه ی مامان.این عکست واسه قبل عروسیه.

 

 

 

عسل مامان ، دندون دومت هم دراومده.خیلی بامزه شدی وقتی می خندی دندونات مثل مرواریدهای سفید تو دهنت می درخشه.

خاله ماریا و بچه هاش همراه ما اومدند تهران تا چند روزی پیش ما بمونند. وقتی صبح از خواب بیدار میشی و می بینیشون خیلی خوشحالی.یه شب همه با هم رفتیم پارک بازی.اونجا خواهرجون صبا بهت یاد داد ، وقتی بهت میگه ماه کو ؟ تو با انگشتت ماه رو نشون بدی.الان که بهت میگیم لامپ کو؟اون رو هم نشون میدی.قربون انگشت های کوچیکت برم.

اینم عکس های پارک.

قربون دختر شجاع خودم برم که اصلا نمی ترسه.

داری کشتی رو می رونی خوشگلم.از همین الان علاقه ات رو به این کار نشون دادی.

چه میکنه این ناخدا رها شوماخر مامان.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان شایان
16 تیر 91 16:41
رهاجون چه لباس خوشگلی پوشیدی. مژگان نترسیدی رها رو سوار اون وسیله ها کردی؟ مواظب باش نیفته


ممنون وسایل خاموش بود حرکت نمی کرد
بابای رها
7 مرداد 91 23:54
بابا این دختر باباشه . بابا که راننده ی فرمول 1 باشه دختر هم میشه ناخدا .
بابا یکم سرش شلوغه و دیر به دیر میاد تو وبلاگ . بابا رو ببخشید . قول میدم زودی براتون جبران کنم .


ما هم می دونیم داری واسه ما زحمت می کشی باباجون مهربون.
هدی مامان پرهام
8 مرداد 91 14:33
ماشاالله چه خانم شدی لباست خیلی خوشگله خیلی هم بهت میاد خانمی چه پا پوش خوشگلی پوشیدی عروسک خانم مامان مژگان هم چه موهاتو خوشگل خرگوشی بسته بوس بوس


ممنون هدی جون