رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

حرف زدن بامزه ی دخترم

1392/7/10 18:29
نویسنده : مامان مژگان
231 بازدید
اشتراک گذاری

قند و عسل مامان، بهشت کوچیک من، ترنم بهاری من:حرف زدنت داره خیلی بهتر میشه.کلمات رو خیلی بامزه تکرار می کنی.قسمت جالبش به اینه که ، همه چیز رو از زبون مامان یاد گرفتی و فعل رو به جای اول شخص ، فعل دوم شخص به کار می بری.اینا چند نمونه از حرفاته!!!!

  • وقتی می خوای بریم بیرون ، می شینی رو پله تا کفش هاتو بپوشم اونوقت می گی:     بپوش ، بریم.
  • وقتی یه لیوان آب دستته می گی : نَ ی زی .(همچین می گی انگار منم که آب رو میریزم.)
  • وقتی بهت یه خوراکی می دم بخوری می گی : نَ آزی پایین (یعنی نندازی پایین)
  • می ری تو اتاق در رو می بندی.بعد من می آم در می زننم می گی : کی یه؟ (keiyeh) 
  • به خودت می گی : این کی یه؟ هَ ها (همون رها)
  • وقتی چشت به قندون می افته می ره قند بر می داره همش هم می گی : اِ کی اِکی بعد می گی : بسه دیگه.
  • اگه مامان یا بابا بخوان چیزی بخورن که تو هم از اون خوراکی بخوای ، می آی ازمون می گیری بعد به خودت با کلی نازو قر می گی : نوش جونت ،بفرما.
  • می ری بالای مبل ، می پری رو شکم بابا ،میگی: بفرماس.
  • مامان بعضی وقتا برات بازی چیکن می ذاره، وقتی یه جون از دست می ده ،میگی: اَه،حیف شد.
  • یه نوع پیکو تک برات خریدم خیلی دوست داری، هر وقت اونو می خوای میگی:اِسکود مِه خوام(یعنی بیسکویت)
  • وقتی می خوای خودتو لوس کنی یا مطمئن شی از دستت عصبانی نیستیم ، می آی دستت رو می ذاری روی دهنمون ،ماهم باید اونو ببوسیم بعد میگی:نوش.
  • موقع خوابت که میشه ،بالشت رو برمی داری و میگی: خوابیدی؟
  • وقتی بری دستشویی ،اگه آب داغ باشه ،میگی: داغّــــه ، سوختی؟
  • وقتی داری گریه میکنی،یهو وسط گریه میگی: نـــــــــه ! گریه نکن،بعد انگشت رو می ذاری رو دماغت ، میگی : هیــسسس.
  • وقتی جیش داری شلوارتو در می آری میگی:جیش کردی؟
  • وقتی می خوای باهات بازی کنیم می دویی و می گی:بدو بدو بدو!!!
  • گوشی رو برمیداری می گی: الو ،خوبی؟ البته اگه کسی اونطرف تلفن باشه حرف نمی زنی!!!
  • می ریم تو خیابون ،اگه پرنده ببینی می گی: کوکو بعد وقتی بگم کوکو چی میگه ،میگی:کوکولی کوکو ، وقتی هم پرنده پرواز کنه میگی: دیدی ،رفتتتتت.
  • وقتی یه غذایی رو خیلی دوست داشته باشی ،به خودت میگی: می خوری؟ به به چه دوشمزه ست.
  • وقتی تلوزیون رو خاموش می کنم میگی: خاموش شــــــــــد
  • اگه لازم باشه در چیزی رو باز کنی می آی میدیش به مامان میگی: باز کنم؟
  • تقریبا همه چیز رو از زبون مامان میگی،خیلی بامزه حرف می زنی.همش یاد طوطی می افتم.

مثلا به مرغ میگی : مُک،به تخم مرغ میگی : تُک مُک،به ماست میگی : ماسکــــــــــــ(ک رو به شدت میکشی) ، به سیب زمینی میگی : سی زَ نی.

خیلی از شعر هارو که قبلا هم می خوندی،ولی نامفهوم الان واضح می خونی،مثل حسنی، ایران ای سرای من، ما گلیم ما سنبلیم، چشم چشم دوابرو.

خلاصه وقتی زبون میریزی ،مامان و بابا واست میمیرن.قربونت برم.


 اینم به قلم باباجون دخترم (به قول رها پاپاتون)

 

ممنون از ابرار محبت شما عزیزان. 
 

چند روزی خودم قبل از رفتن سر کار ، دخترم رو رسوندم مهد . کمی واسم سخت بود چون رها یا کمی گریه می کرد و یا حالت غمگین به خودش می گرفت ولی خدارو شکر ، از مهد خوشش اومده و راحت ارتباط برقرار کرده . راستش من تا دو هفته پیش به شدت مخالف مهد بودم و می گفتم تا بچه حرف نزنه نباید بره مهد ولی با نیومدن خاله فاطی به عنوان پرستار دخترم ، مجبور شدیم بفرستیمش مهد .

 

سلام مامانششششششششششش 
دیگه همه چی رو گفتی و چیزی جانمونده. از این دفعه که رفتیم شمال ، دخترم اسم غزل رو به صورت عسل تلفظ می کنه و میگه : عسل کو ؟ و این رو 10 بار پشت سر هم تکرار میکنه و مامان جواب میده : رفت مدرسه و بعد می پرسه با کی رفت ؟ مامان میگه با خاله . بعد رها خاله رو تکرار می کنه و میگه : صبا کو و ........ 
این بلبل ماست دیگه . جالب اینه که من کشف کردم هر بچه ای کلمات رو یک جور خاص تلفظ می کنه مثلا این نمونه حرف زدنهای رها رو تا حالا ندیده بودم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

ghazal
28 شهریور 92 13:55
قربونت برم عزیزم مگه تو طوطی هر چی مامان میگه رو تکرار میکنی عسلم دلم خیییییییییییییییییییلی برات تنگ شد کی میای برای ما یه کم شیرین زبونی کنی

خاله قبونت به دخملم خیلی شیرین زبون شده.ممنون
هدی مامان پرهام
30 شهریور 92 1:53
آفرین به این دختر با هوش
saba
31 شهریور 92 19:07
تهرونی کیجا؟ ته اتنده حرف زندی اما خبر نداشتمی؟ من ته نازززززززززه بخرم ته انده بلبل بیی من ته ره غش... مه دل تسه تووووووو کنده ا بلا می دل .... عشششششششششقی
بابای رها
10 مهر 92 9:14
سلام مامانششششششششششش دیگه همه چی رو گفتی و چیزی جانمونده. از این دفعه که رفتیم شمال ، دخترم اسم غزل رو به صورت عسل تلفظ می کنه و میگه : عسل کو ؟ و این رو 10 بار پشت سر هم تکرار میکنه و مامان جواب میده : رفت مدرسه و بعد می پرسه با کی رفت ؟ مامان میگه با خاله . بعد رها خاله رو تکرار می کنه و میگه : صبا کو و ........ این بلبل ماست دیگه . جالب اینه که من کشف کردم هر بچه ای کلمات رو یک جور خاص تلفظ می کنه مثلا این نمونه حرف زدنهای رها رو تا حالا ندیده بودم .
خاله سمیرا
10 مهر 92 12:53
موش بخوردت که اینقدر بلبلی